بازنگری برهنگی: تخطی آلیس نیل از نگاه مردانه
مقدمه: آلیس نیل و شورش انسانگرایانه علیه انتزاع
در میان هنرمندان مدرنیستی که بیشتر از فرم گرایی، به بُعد احساسی و اجتماعی-سیاسی تاکید داشتند، تعداد کمی مانند آلیس نیل (۱۹۰۰–۱۹۸۴) به طور رادیکالی ماهیت اجرا را زیر سوال بردند. پرترههای او در عین حال که ساده و نافذ به نظر میرسند، روانشناختی و بیپروایانه انسانی بودند و انتزاع سردی را که بر هنر قرن بیستم مسلط شده بود را رد کردند. آنها از تصویر انسان استفاده کردند تا شکافهایی از نژاد، طبقه و جنسیت را نمایان کنند. برای نیل، نقاشی نه یک تمرین در بیتفاوتی زیباییشناسانه، بلکه عملی جسمانی برای شهادتدادن بود.[۱] همانطور که او به طور قاطعانه اعلام کرد: «من مخالف هنر انتزاعی و غیرعینی هستم؛ زیرا چنین هنری نفرت از انسانها را نشان میدهد. این تلاش برای حذف مردم از هنر است و به همین دلیل محکوم به شکست است» (کارول، ۲۰۲۱، پاراگراف ۵).
انتقال روانشناختی: پرتره بهعنوان شاهدی مشارکتی

تصویر ۱: آلیس نیل، مارگارت ایونز باردار، ۱۹۷۸. رنگ روغن روی بوم
پرترههای نیل از مرز بازنمایی صِرف فراتر می روند و مبادلهای روانشناختی میان هنرمند و سوژه ایجاد میکنند، فرایندی که مورخ هنر، «جِرِمی لوویسن»[۲]، آن را انتقال احساسات، نگرانیها و تفسیرها میداند.[۳] در مجموعهی شگفتانگیز او که هفت زن برهنهی باردار (۱۹۶۴–۱۹۷۸) را به تصویر کشیده است، این فرایند به طور برجستهای نمایان میشود. این مجموعه انحرافی رادیکال از اجتناب تاریخی هنر غربی است. نیل تابوهایی را که بدن زن را به تماشای جنسی تقلیل میدهند، رد کرد و اظهار داشت: «نقاشان مدرن از نمایش واقعیت دوری کردهاند به این دلیل که زنان همیشه بهعنوان اشیای جنسی نشان داده شدهاند. یک زن باردار برای خود جایگاهی دارد؛ او برای فروش نیست.» (آیسیای بُستُن، بدون تاریخ، پاراگراف ۲)[۴] در «مارگرت اِیوِنز باردار»[۵] (۱۹۷۸)، این اصل از طریق تنش عمدی تجلی مییابد: اِیوِنز با  آرامش نشسته است، بدن متورم او با ضربات قلمموهای تیز و احساسی کشیده شده است. آینه شکستهای پشت سر او بازتابش را تحریف میکند و نمادی از محو شدن جسمانیت مادرانگی در جامعه است. در اینجا، نیل اراده اِیوِنز و اندوه حلنشده خود را از مرگ دختر نوزادش در ۱۹۲۷ منتقل میکند. او برهنگی را از یک شی جنسی به مکانی برای دگرگونی فردی تبدیل میکند. (نگاه کنید به تصویر ۱).[۶]
انتقاد لیندا ناکلین و سرکوب نگاهِ خیرهی مردانه توسط آلیس نیل
پرترههای نیل مقابله ایست با نگاه تاریخی مردانه[۷] که در «ونوس اُربینو» (۱۵۳۸) از «تیشن» و «المپیا» (۱۸۶۳) از «مانه» نمایان شده است.[۸] او اختیار برای سوژههایش را پس میگیرد.[۹] برهنههای بدون زیباسازی نیل با انتقاد «لیندا ناکلین»[۱۰] از سنت هنری غربی همراستا هستند، سنتی که به طور تاریخی زنان را به اشیای جنسی تبدیل کرده و بدن آنها را بهوسیلهای منفعل برای خیالپردازیهای مردانه تقلیل داده است. در مقالهی «زن بهعنوان شی جنسی»، ناکلین به بررسی تصویرهای اروتیک قرن نوزدهم پرداخته و استدلال میکند که این تصویرها دیدگاه تکبعدیای را که ریشه در نگاهِ خیرهی مردانه دارد، تداوم میبخشند. این مفهوم، مرکزی برای نقدهای فمینیستی فرهنگ دیداری است. مقاله ناکلین که در دوران اوجگیری فمینیسم موج دوم و جنبشهای آزادی زنان منتشر شد، با یک مواجههی فرهنگی گستردهتر با جنسیت و نمایندگی همزمان بود. هرچند نقاشیهای نیل بهطور فعالانه فمینیستی نیستند، اما با سنت برهنگی درگیر میشوند و سنت های تاریخی آن را به چالش میکشند و اختیار را برای سوژههایش پس میگیرند. ناکلین روش نیل را در یک خط سِیری از هنرمندهای زن که از دهه ۱۹۳۰ بهطور متمرکز به بررسی جنسیت و جنسیتزدایی پرداختهاند، میبیند چراکه آنها چهارچوبهای پدرسالارانهای را که قرنها بر تاریخ هنر غالب بوده است، تجزیه میکنند.[۱۱]
مفهوم نگاهِ خیره از دیدگاه لُرا مالوی
در مقایسه با «نگاه اسکوپوفیلیک» (لذت از دیدن )که « لُرامالوی»[۱۲] (۱۹۷۵) مطرح کرده است، زنها بهعنوان اشیایی منفعل برای تمایلات مردانه، در سیستم سرمایه داری پدرسالارانه در نظر گرفته می شوند. پرترههای آلیس نیل این دیدگاه را از طریق فرایندی مشارکتی و بیانی مختل میکند. مالوی استدلال میکند که سینمای کلاسیک، تماشاگر مرد را به بینندهای با نگاهِ خیره تبدیل می کند، در حالیکه زنها سوژههایی صِرف برای استفادهی دیداری هستند.[۱۳] اما نیل این پارادایم را از طریق گفتوگوهای چندساعته با سوژههایش سرکوب میکند و پرترهنگاری را بهعنوان یک شیوهی شناسایی، به جای شی وارگی، جایگزین میکند. کارهای او در برابر تمایلات تماشاگرانه و فتیشیستی نگاهِ خیره مردانه مقاومت میکنند و بهجای آن اختیار و سوژهگرایی افرادی که در پرترههایش حضور دارند را در مرکز قرار میدهد. با تمرکز بر تجربیات و هویتهای زیسته آنها، پرترههای نیل بهطور بیپردهای، بازنمایی دیداری سنتی را به چالش میکشند و بازنگری رادیکالی را درارتباط بین هنرمند، سوژه و بیننده ارائه میدهند.
مستندسازی حاشیهنشینی: هویت کوییر و سیاستهای نمایندگی

تصویر ۲: آلیس نیل، اندی وارهل، ۱۹۷۰. رنگ روغن و اکریلیک روی بوم.
نیل نگاه انسانگرایانه خود را به سوژههای کوییر نیز بسط داد و آنها را بهعنوان افراد کاملا بهثمر رسیده، نه نمادهایی از تفاوت به تصویر کشید. پرترهی او از «اندی وارهُل» [۱۴] در ۱۹۷۰ سبک پرترهنگاری از افراد مشهور را زیر سوال میبرد:در این کار، وارهُل بدون پیراهن و با زخمی از تلاش برای ترور در ۱۹۶۸ بهتصویر کشیده شده است. وارهُل در زندگی شخصیاش، اغلب خود را پشت کلاهگیسها، آرایش و عینکهای آفتابی پنهان میکرد و ظاهری ساختهشده از بیتفاوتی را حفظ میکرد. او یکبار اظهار داشت: «برهنگی تهدیدی برای وجود من است» (موزه هنر آمریکا ویتنی، بدون تاریخ، پاراگراف ۱). در پرتره نیل، چشمان وارهُل در رهایی از وابستگی های ذهنی و احساسی، بسته شدهاند و بیننده را از نگاهِ خیرهی نمادین محروم میکند. سطح بوم با رنگهای سرد پوشیده شده و با لایهای از آبی ملایم، سر و بالاتنهی وارهُل را در بر گرفته است. همچنین ویژگیهای ظریف و ترکیبی از جنسیتهای زنانه و مردانهی او با رنگ فیروزهای که امضای نیل محسو ب میشود به تصویر کشیده شده است. (نگاه کنید به تصویر ۲). [۱۵]  
سرکشی و انسانیت: پرتره نیل از فِیث رِینگُلد

تصویر ۳: آلیس نیل، فیث رینگگلد، ۱۹۷۷. رنگ روغن روی بوم.
بهطور مشابه، پرتره نیل از « فِیث رِینگُلد »[۱۶]، هنرمند فمینیست سیاهپوست در ۱۹۷۶، او را در حالی که چشمانش را بهطور سرکشانه میدوزد و دستانش را در حالتی قوی و مسلط در هم میفشارد، به تصویر میکشد.  رِینگُلد برای این پرتره چندینبار مدل شده و نیل او را در حالی که پیراهن قرمزی با دامن و آستینهای طرحدار و گویهای تزیینی در مو و گردن و همچنین حلقههای گوش بهتن دارد، نشان میدهد (نگاه کنید به تصویر ۳). این پرتره یکی از نقاشیهای محبوبِ هنرمند « جُردن کَستیل»[۱۷] است، کسی که کارهای نیل را، که «با حس انسانیت رقابت میکند، سخن میگوید و اشتیاق نشان میدهد» تحسین میکند و او را مسیر هنری خودش همآوا میداند. کَستیل شاره کرده است: «من در آن نقاشی حضور آلیس نیل را حس میکنم. ارتباط او و تعهدش نسبت به فِیث را احساس میکنم.»(کالچر تایپ، ۲۰۱۹، پاراگراف ۴). [۱۸]
چالشهای دستهبندی: فمینیسم دوگانهی نیل و شناخت دیرهنگام
زندگی و حرفهی آلیس نیل از قراردادهای جنسیتی فراتر رفت، چرا که او به عنوان یک مادر مجرد و هنرمند، موانع اجتماعی را پشت سر گذاشت و همزمان از برچسب محدودکنندهی «هنرمند زن» اجتناب کرد و در عوض بر شایستگی هنری جهانی تأکید داشت. نمایشگاه مرور آثار او در سال ۱۹۷۴ در موزهی ویتنی، لحظهای تاریخی برای هنرمندهای زن بود و دههها پشتکار او را تایید کرد. با این حال، نیل نسبت به جنبشهای رسمی فمینیستی دیدگاهی دوگانه داشت، با اینکه نسلهای بعدی او را به عنوان چهرهای پیشگام در مقاومت در برابر هنجارهای مردسالارانه و تصویرهای بیپروا از واقعیتهای زندگی زنان، به رسمیت شناختند. تصویرهای او از بدن برهنهی زنها که از تجربیات شخصی او به عنوان یک زن، مادر فعال و هنرمند الهام گرفته شده بود، رویکردی بیانگرانه را منعکس میکند که فراتر از بازنمایی صِرف است.[۱۹] به گفتهی « پامِلا آلِرا»[۲۰]، نقاشیهای برهنهی نیل با اهداف ایدئولُژیک جنبش زنان همسو است، در حالی که سبک بیانگرایانهی او با کاوشهای جسمانی محور، در جنبش «بادی آرت» [۲۱]همآواست.[۲۲] با ثبت واقعیتهای خام و بدون پیرایهی سوژههایش، نقاشیهای نیل توجه بسیاری از منتقدان فمینیست را جلب کرد و جایگاه او را به عنوان چهرهای کلیدی در گفتمان جنسیت و بازنمایی در هنر تثبیت کرد. [۲۳]
میراث و تداوم: تاثیر ماندگار آلیس نیل
کارهای آلیس نیل از مرزهای پرترهنگاری فراتر میرود و به عنوان آرشیوی رادیکال از شکافهای اجتماعی، سیاسی و روانی قرن بیستم ظهور میکند. کار او امروزه همچنان به شدت ضروری است، چرا که هنرمندهای معاصر همچنان با موضوعاتی مانند هویت چندلایه و خودمختاری بدن، دست و پنجه نرم میکنند. رویکرد مشارکتی نیل و زیر پا گذاشتن نگاهِ خیره مردانه، گفتمانهای مدرن دربارهی عاملیت و بازنمایی را پیشبینی کرد، در حالی که تمرکز بیتزلزل او بر بدنهای به حاشیه رانده شده، بینندگان را به مقابله و مقاومت در برابر پاکسازی اجتماعی فرامیخواند. همانطور که خود نیل اعلام کرد، او نقاشی میکرد «تا تلاش، تراژدی و شادی زندگی را آشکار کند» (کارول، ۲۰۲۱، پاراگراف ۱). نیل با محور قرار دادنِکسانی که تاریخ سعی در محو آنها داشت، اطمینان داد که داستانهای آنها و داستان خودش به عنوان آثاری ماندگار بر بوم تاریخ هنر باقی می مانند.[۲۴]
مقاله از ملیحه نوروزی / پژوهشگر مستقل هنر
منابع:
1.کرول، جیم، 2021. آلیس نیل: همواره در فرآیند شدن. [آنلاین] [تاریخ دسترسی: 24 اسفند 1403].
2.جرمی لویسون (1955 بریتانیا) Jeremy Lewison
3.لویسون، جرمی. (2018). آلیس نیل. (تاریخ دسترسی: 24 اسفند 1403).
4.موسسه هنرهای معاصر بوستون. (بدون تاریخ). مارگارت ایونز باردار اثر آلیس نیل. (تاریخ دسترسی: 24 اسفند 1403).
5.مارگارت ایونز باردار 1. Margaret Evans Pregnant
6.موسسه هنرهای معاصر بوستون. (بدون تاریخ). مارگارت ایونز باردار اثر آلیس نیل. (تاریخ دسترسی: 24 اسفند 1403).
7. همان.
8.ادوارد مانه (1832 فرانسه - 1883 فرانسه)، المپیا – تیزیانو وچلیو در انگلیسی، تیسین (1488 ایتالیا - 1576 ایتالیا)، ونوس اوربینو
9.هستا سنت اندروز. (بدون تاریخ). المپیا اثر ادوارد مانه. (تاریخ دسترسی: 24 اسفند 1403).
10.لیندا ناکلین (1931 آمریکا - 2017 آمریکا) Linda Nochlin
11.وگل، لیزا. (1972) 'مروری بر زن به عنوان شیء جنسی', آرت جورنال، 31(4)، ص. 384.
12.لرا مالوی (1941 بریتانیا) Laura Mulvey
13.مالوی، لرا. (1975) 'لذت بصری و سینمای روایی'، اسکرین، 16(3)، ص. 806–815.
14. اندی وارهل (1928 آمریکا - 1987 آمریکا) Andy Warhol
15. موزه هنرهای آمریکایی ویتنی. (بدون تاریخ). اندی وارهول. (تاریخ دسترسی: 24 اسفند 1403).
16. فیث رینگگلد (1930 آمریکا - 2024 آمریکا) Faith Ringgold
17. جردن کاستیل (1989 آمریکا) Jordan Casteel
18.کالچرتایپ (2019) یک پرتره از فیث رینگگلد که توسط آلیس نیل نقاشی شده است، اثر هنری مورد علاقه جردن کاستیل است. (تاریخ دسترسی: 25 اسفند 1403).
19. لویسون، جرمی. (2018). آلیس نیل. (تاریخ دسترسی: 24 اسفند 1403).
20. پاملا آلارا، هنرمند آمریکایی Pamela Allara
21. هنر بدن ۱. Body Art
22. آلارا، پاملا. (1998) تصاویری از مردم: گالری پرتره آمریکایی آلیس نیل. Waltham, MA: Brandeis University Press of New England, p. 7.
23. لویسون، جرمی. (2018). آلیس نیل. (تاریخ دسترسی: 24 اسفند 1403).
24. کرول، جیم، 2021. آلیس نیل: همواره در فرآیند شدن. [آنلاین] [تاریخ دسترسی: 24 اسفند 1403].
منابع تصویر و تصویر روی جلد:
تصویر 1: آلیس نیل، مارگارت ایونز باردار، 1978. رنگ روغن روی بوم. موسسه هنرهای معاصر، بوستون. (تاریخ دسترسی: 24 اسفند 1403).
تصویر 2: آلیس نیل، اندی وارهل، 1970. رنگ روغن و اکریلیک روی بوم. موزه هنرهای آمریکایی ویتنی، نیویورک. (تاریخ دسترسی: 24 اسفند 1403).
تصویر 3: آلیس نیل، فیث رینگگلد، 1977. رنگ روغن روی بوم. قابل دسترسی از طریق: CultureType. (تاریخ دسترسی: 24 اسفند 1403).



