ایران معاصر در بریکولاژی دیداری
گالری نیان در قلب تهران، بهعنوان یک فضای هنری پویا و زنده، میزبان یکی از نقاشیهای برجسته الهام حیدرپور بوده است. این نمایشگاه گروهی با عنوان "ایران شما" فرصتی استثنایی برای تماشای نقاشیهای هنرمندان معاصر فراهم کرده است. الهام حیدرپور هنرمندی که تقریبا ۱۵ سال است به صورت حرفهای به نقاشی مشغول میباشد و از جمله هنرمندان شرکت کننده در این نمایشگاه بوده است. گالری نیان در این نمایشگاه، فضایی را فراهم کرده است که در آن هنر، تاریخ و اجتماع به هم پیوند میخورند و مخاطب را به سفری عمیق در دل مفاهیم ملی دعوت میکنند. این نمایشگاه نه تنها به معرفی آثار هنری میپردازد بلکه زمینهای برای گفتوگو دربارهی مسایل اجتماعی و فرهنگی معاصر ایران فراهم میآورد. همچنین، بازدیدکنندگان با فرصتی برای تعامل با هنرمندها دربارهی فرایند خلاقیت و الهاماتش روبرو میشوند.
فضای هنری هنرمند
فضای الهام حیدرپور بهطور عمده نمادگرایانه است و در عین حفظ فرمهای عینی، تحت تاثیر مسایل اجتماعی، فرهنگی و شرایط روز جامعه شکل میگیرد. او در نقاشیهای خود داستانهایی را روایت میکند که در دل جامعهاش نهفتهاند. حیدرپور با نگاهی عمیق به محیط پیرامونش، مخاطب را به اندیشهورزی و تفکر در فضای اثر دعوت میکند. در نقاشیهای این هنرمند مفاهیمی چون آزادی، سنت، هویت ملی و ایدئولوژی بهعنوان دستمایهی اصلی انتخاب شده و با استفاده از نشانههایی که در خاطرهی بصری مخاطبان ثبت شدهاند، این مفاهیم را منتقل میکند. بهطور مثال، استفاده از برج آزادی که بهعنوان نمادی از وطن بوده، در نقاشی او دیده میشود. این برج، همراه با عنوان آزادی، به درک دغدغهمندی هنرمند در فضای نقاشی کمک میکند. قاب طاقی شکل در قسمت بالای نقاشی، همراه با بک گراند خاکستری تیره، بیننده را به هجمهای از یاد وطن در تاریخ معاصرش فرو میبرد. 
آنچه مخاطب در تصویر مشاهده میکند، حجمی است که ابتدا توسط حیدرپور ساخته میشود و سپس در قالب نقاشی به تصویر کشیده میشود. در واقع، روند خلق اثر در این هنرمند از چند مرحله که شامل نقاشی و حجم است، عبور میکند.[۱] در این راستا، حیدرپور سعی دارد تا با ایجاد ارتباطی عاطفی میان کارش و مخاطبان، آنها را به کنکاش در هویت خود و جامعهشان ترغیب کند. او با بهرهگیری از تکنیکهای رنگی که منجر به ساخت و ساز در نقاشی میشوند، احساسات عمیق انسانی را به تصویر کشیده و بینندگان را به تفکر دربارهی موضوعاتی چون هویت ملی، میراث فرهنگی و چالشهای اجتماعی دعوت میکند. او در فضای کارش حالتی از تعلیق را ایجاد میکند که در خلال آن، مخاطب با بستری از حوادث و عوارض اجتماعی مواجه شده و همچنین تصویری از تاریخ معاصر را در برابر چشمانش قرار میدهد. این مواجهه، نه تنها یادآور لحظات تاریخ است بلکه دعوتی است به تفکر و تامل دربارهی آیندهای که در انتظار ماست.
طرح چالش با هویت معاصر
با نگاهی اجمالی به نقاشی، با یک تاج کاغذی مواجه هستیم که از اشکال مثلثیای تشکیل شده است و در هر مثلث تصاویر متفاوتی دیده میشود. شکل مثلث در بیان بصری، فعالیت، جدال و انقباض را تداعی میکند.[۲] این بیانات دربرقراری ارتباط با مخاطب نقش بسزایی ایفا کرده و چالشهایی بصری در ذهن او ایجاد میکند. هنرمند فضایی با پتانسیلهای بصری خاصی ایجاد کرده که با مسالهی هویت دست و پنجه نرم میکند. این هویت در قالب هنر معاصر مکانمند شده است و به نوعی گره خوردن هویت فرد به اجتماع را نشان میدهد. برخلاف هنر مدرن، هنر معاصر مکانمند است و از جغرافیای فرهنگی و سیاسی تاثیرمیپذیرد و همچنین در مرکز آن مسالهی هویت قرار دارد، هویتی که با امور اجتماعی و سیاسی در ارتباط است.[۳]
ما در این نقاشی با اشکال هندسی یکسانی مواجه هستیم که آوردهی دیداری متفاوتی دارند و پیوند بین این اجزا، ایده و روح کلی نقاشی را منتقل میکنند. هنرمند با نگرشی عقلانی در خودآگاه خود به دنبال برقراری نظم در کمپوزیسیونی ساختارمند است و از محاسبات هندسی و ریاضی برای سازهاش استفاده کرده است. با بررسی ایدهی فضا میتوان از قراردادن اثر در دسته بندی کلاژ فراتر رفت و آن را نوعی بریکولاژ نامید. بریکولاژی تجسمی که، نه صرفا فرهنگی و هیبریدی، بلکه بینامتنی و چند رگهای است. با تکیه بر تعاریف مختلف از بریکولاژ مانند « تنظیم مجدد و قرار دادن اشیا در یک زمینهی جدید به منظور ارسال پیام یا معنای جدید»( کلارک، ۱۹۷۶ ص ۱۷۷؛ به نقل از شهابی، ۱۳۸۲ص ۱۳)
میتوان درکنار هم قرار گرفتن اجزای این کار هنری با رویکردی جغرافیایی و محلی گرایی را درک کرد. محلی گرایی نه به معنای سنتی، قدیمی و یا بومی بودن، بلکه به معنای بازسازی جغرافیا در دوران معاصر.
نمادهایی عینی از ایدئولوژی و سنت
با استناد بر دیدگاه بریکولاژ فرهنگی از نگاه جان کلارک[۴] و دیک هبداج[۵] که به معنی «پدید آوردن خلاقانه معنا از طریق به کار گیری عناصر گفتمانی پیشین است .»(محمد رضا مریدی، ۱۳۹۸ ص۲۰۳) هنرمند در این نقاشی با استفاده از نمادهایی از دستگاههای معناساز، همچون سنت و ایدئولوژی دغدغههای اجتماعی و ملی خود را بیان کرده است. او مفاهیمی چون آزادی که بر مسیر تاریخی کشورش تاثیرگذار بوده را، مدنظر قرار داده و همین موارد کار او را از خوانش صرفا فرهنگی، به سمتی ارجاعات تاریخی نیز می برد و آنچه بر جغرافیای او عارض شده است را در برابر دیدگان قرار داده است.
تکیه بر اسطوره
این اثر بدون عنوان انتخاب شده است و در کاتالوگ نمایشگاه، با توضیح کوتاهی از الهام حیدرپور در باب این نقاشی مواجه هستیم.
«پرتگاه هولناک است نه بلندی!
درپستوی اندیشه، قابی از آزادی به آسمان باز است، شاید ندانیم که بلندی قلهها تا کجاست، اما درهها را خوب میشناسیم. گذرگاهها به ژرفنای پرتگاههاست.
بر بال زرین اسطورهها زاده میشویم و پرواز خواهیم کرد.
پرتگاه هولناک است نه بلندی...»[۶]
هنرمند در بخشی از متن خود از کلمهی اسطوره استفاده نموده است و بر رهایی بخشی آن تاکید دارد. درواقع او برطبق نظریهی یونگ، کهن الگوها را میراث بشر در ناخوداگاه جمعی میداند.[۷] اما به دنبال این بستر در سوررئالیسم و انتزاعات نبوده است. بلکه با خوانشی معاصر و عینیت گرایانه از جامعه آن را باز تعریف کرده است او در نهایت ما را با قدرتی کاغذی که شکننده و آسیبپذیر است مواجه میکند.

Elham,Heydarpour. 2025, Untitled, detail of lmage, Nian Gallery, oil on convas63 x 84 Cm, tehran, personal picture.
منابع
1. Heidarpour, elham, interview with Firoozeh Saboori, march 2025.
2. Dondis, Danis.A. (1399/2020) Mabadi-ye Savad-e Basari [Principles of Visual Literacy], Translated by Masoud Sepehr. 58th edn. Tehran: Soroush, p. 75.
3. Moridi, Mohamad.Reza. (1398/2019) Ketab-e Honar-e Ejtemai [The Book of Social Art]. Tehran: Aban, pp.193–214.
4. John D. Clarke (1873_1933 U.S)
5. Dick Hebdige (1951 U.k)
6. Heidarpour, elham, your Iran catalogue, nian gallery, tehran, 2025.
7. Jung, Carl.Gustav. (1377/1998) Ensān va Symbol-hā-ye U (Man and His Symbols), Translated by Mahmoud Soltanieh. Tehran: Jami, p. 371.
نویسنده: فیروزه صبوری



