اصابت پونکتوم‌ها در نقاشی‌های واحد خاکدان

avatar
HR Admin دنبال کردن
منتشر شده توسط مدیر
6 حداقل زمان مطالعه
۱۴۰۴/۰۲/۲۲
3080
Wishlist icon

واحد خاکدان نقاش و تصویرگر متولد ۱۳۲۹ در تهران است. فضای او با بازنمایی عکس‌گونه‌ از اشیا و اشخاص در حالتی رمزآمیز، نسبتی را با واقع‌گرایی جادویی بیان می‌کند. وی از کودکی نزد پدرش، با هنر آشنا شد.


رد نوستالژی در نقوش نقاش

 خاکدان پس از یک دوره تجربه‌ی نقاشی انتزاعی، از اوایل دهه‌ی ۱۳۵۰ به سورئالیسم روی آورد و نخستین نمایشگاه انفرادی‌اش را به سال ۱۳۵۳ در گالری سیحون برپا کرد. او بارها آثارش را در ایران، آلمان و آمریکا به نمایش گذاشته است و در حد فاصل سال‌های ۱۳۵۵ تا ۱۳۶۲ مدتی نیز به فعالیت‌های دیگری مانند معماری داخلی، طراحی صحنه و لباس تیاتر، سینما و تلویزیون و مصورسازی‌ کتاب کودک پرداخت. او بعدها تحت تاثیر انقلاب و جنگ‌ به رویکردی واقع‌گرایانه با بیانی تمثیلی در خصوص مضمون‌های اجتماعی پرداخت.(تصویر۱) خاکدان بعد از اقامت در آلمان، طبیعت بی‌جان را موضوع اصلی نقاشی‌های خود قرار داد.[۱] نقاشی‌های واحد خاکدان علی‌رغم پرداختن به عناصری نوستالژی و ترسیم یک نمای کلی از فضایی خاطره‌مند، چیزی صرفا نوستالژیک یا خاطره‌محور نیست. کارهای او با ویران کردن اسلوب‌ خاطره‌ساز ذهن و با پدید آوردن خلاهایی در سازوکار تولید و انباشت خاطره در مغز، از طریق نمایش المان‌های دارای بار نوستالژیک یا مربوط به تاریخ، محتوای خاطره را دچار نقصان می‌کند و از گذشته عبور می‌کند. نقاشی‌ها پس از کَنده شدن از بستر خود به زمان حال می‌رسند.[۲]



فضاسازی و ایجاد رابطه‌ی عاطفی در کار

نورپردازی‌ نقاشی‌ها نور شمال است ؛ نوعی نورپردازی که در آن ارزش‌های رنگی و کنتراست به تدریج تغییر می‌کند. از جمله بهترین نمونه‌های این نورپردازی را در آثار ورمیر[۳] می‌توان دید. کیفیتی که این امر به آثار خاکدان اضافه کرده کیفیتی مقدس‌گونه است. علاوه بر این در کنار کیفیت نوستالژیکی لایه‌ی خاکی‌ رنگ بر روی برخی ابژه‌ها، ما با اشیایی روبرو هستیم که چیزی فراتر از خواص مادی خود هستند؛ این هنرمند است که با استفاده از موارد بالا به این اشیا ارزش افزوده تزریق می‌کند. این ارزش افزوده ماحصل و برخواسته از خاطرات فردی است که هنرمند در تلاش است تا آن را به خاطره جمعی پیوند زند و خاطره خود را در تاریخ حفظ کند.[۴]


تاثیر عمیق مهاجرت بر فضای هنرمند

 مهاجرت مقوله‌ای است که برخی از کارهای واحد خاکدان را شکل داده است. او به مدت سی سال از ایران دور بوده و مسلما این تجربه‌ی زیسته بر فضای هنرمند موثر خواهد بود. برخی از نقاشی‌های او به شکلی واضح‌تر به بیان این امر می‌پردازند. او در دو نقاشی با عنوان « مترسک مهاجر» و «دومین مترسک مهاجر» به طور شفاف‌تری به این موضوع می‌‌پردازد. در این آثار مترسک‌ها در نیمه‌ی پایینی کادر قرار می‌گیرند و این حس را القا می‌کنند که متاثر از فضای اطراف خود تحت فشار قرار گرفته‌اند.(تصویر ۲و ۳) کفش و کلاه و چمدان همگی هنگامه‌ی سفر را در خاطر مخاطب متبادر می‌کنند. رد این دغدغه‌ها و تجربه‌ها را به شکلی نمادین‌تر در نقاشی دیگری با عنوان «اسب مهاجر» می‌توان یافت. گویی هنرمند فقدان وطن را در اسباب‌بازی کودکی خود نیز تجسم می‌کرد و به نوعی  تقدیر خود را با مهاجرت در هم آمیخته می‌دید.( تصویر ۴)

این هراس از بی سامانی مکانی و هویتی، رنجی را بر هنرمند تحمیل می‌کند  تا او مسیر متفاوتی از هنر زمان و پسند جهان را انتخاب کند. گویی در نقاشی‌های خوش تکنیک و در پس لعاب‌‌های رنگی و زیبای او، هراس و اضطراب مشترک هنرمند و مخاطب التیام می‌یابد و جهان در نسیان آبرومندی فرو می‌رود.[۵]

 

افسون زدگی در خیال

وی در مورد آثارش اذعان می‌کند که از قدرت ذهن و تخیل بسیار بهره می‌برد. «تقریبا ۸۰ درصد از آنچه در نقاشی‌های من می‌بینید، ذهنی هستند. همیشه مسابقه‌ای با قدرت تخیل خود دارم و سعی می‌کنم تا حد ممکن، اشیا را ذهنی بکشم. اگر به اشکال برخوردم در آن صورت از عکس یا شی استفاده می‌کنم. بسیاری از اشیا را که نقاشی کرده‌ام متعلق به زمان‌های دوری بوده و دیگر وجود ندارند مثلا اسب قرمزی که در سه سالگی داشتم و بارها در کارهایم استفاده کرده‌ام.»[۶]( تصویر۴)

واحد خاکدان در نقاشی‌های خود از اشیا و فضای بی‌جان برای ایجاد هیبتی انسانی کمک گرفته و فضای تجسمی او همانند دم مسیحایی بر پهنه‌ی بوم، حضور روحی سرگشته را در خلال مردگی اجسام فریاد می‌زند. به گفته آقای شایگان نوعی «افسون‌زدگی جدید» در آثار او هویداست «پاره‌های حضور پراکنده خویش را همچون نقاشی زبردست استادانه در هم می‌آمیزد اما قادر است چشم اندازهای درونی خویش را ترکیب کند و جلوه‌ای دهد که خاص اوست.»[۷]


مواجهه‌ی مخاطب با شلیک پونکتوم‌ها

در تحلیل و بررسی آثار واحد خاکدان می‌بایست خیلی وسواس‌گونه اشیا و المان‌ها را بررسی کرد در این فضای فراواقع‌گرایانه با معانی مختلفی مواجه هستیم. فضای نقاشی واحد خاکدان، پتانسیل تکثر معنایی داشته و ما را از برداشت یک حقیقت محض دور می‌کند. «اما بطن این آثار ریشه در رویکردی تلخ در تفکر و جهان‌بینی هنرمند دارد.»[۸]

در مواجهه با نقاشی‌های خاکدان به طرز شگفت‌انگیزی به عمقی از معنا وارد می شویم، مانند پونکتوم‌هایی که از عکس به ذهن مشاهده‌گر شلیک می‌شوند. رولان بارت[۹] «پونکتوم را آن لحظه‌ای معرفی می‌کند که در آن بیننده به درون رابطه‌ای عاطفی با تصویر کشانده می‌شود.»[۱۰] همانطور که در این نقاشی ها، پونکتومِ تصویر، مانند تیری به سوی بیننده پرتاب می‌شود و اثر نهایی را براساس تجربه‌ی زیسته‌ی او، در ذهنش باقی می‌گذارد. رولان بارت در تعریف دیگری از پونکتوم آن را مانند حادثه‌ای می‌داند که مخاطب را سوراخ و کبود می‌کند و برایش دردناک است.[۱۱] واحد خاکدان در هنر خود ما را در معرض اصابت این حوادث دردناک قرار می‌دهد.

1.واحد خاکدان، سه بار حمید، ۱۳۶۶، رنگ روغن روی بوم، ۱۲۰×۹۰ سانتی‌متر.

2.واحد خاکدان، مترسک مهاجر، ۱۳۹۱، رنگ روغن روی بوم.

 

       3. واحد خاکدان، مترسک مهاجر دوم، ۱۴۰۰، رنگ روغن روی بوم.

 

 

4.واحد خاکدان، اسب مهاجر، ۱۳۹۹، رنگ روغن روی بوم.



منابع:


1.  آرتیبیشن (بدون تاریخ) واحد خاکدان.

3. فرد مگ فتیشیسم در طبیعت بی‌جان‌های واحد خاکدان.

4.آوامگ (بدون تاریخ) بررسی نمایشگاه: واحد خاکدان.

5.اسد، شفق. (۱۳۷۹) 'مصاحبه با واحد خاکدان'، فصلنامه طاووس، ۳ و ۴، ص. ۱۷۶.

6.شایگان، داریوش. (۱۳۹۶) افسون جدید: هویت تکه‌تکه شده و اندیشه کوچ‌نشین. تهران: فروزانمهر. ص. ۲۱۹.

7.سلاجقه، حسن. (۱۳۸۷) 'نقاشی: زمان، حافظه و گسترش تخریب (نقد نمایشگاه واحد خاکدان)'، تندیس، ۲۳۷، ص. ۸.

8.فلوسر، ویلِم. و همکاران. (۱۳۹۸) تاریخ‌نگاری و عکاسی: مقالاتی درباره عکاسی به عنوان سند تاریخی، چاپ دوم. ترجمه و ویرایش م. غفوری. تهران: آگاه. ص. ۱۵۹.

9.بارت، رولان. (۱۳۸۰) اتاق روشن: ملاحظاتی درباره عکاسی. ترجمه ف. آذرنگ. تهران: ماهریز. ص. ۵۰.

 

منابع تصاویر:

اینستاگرام

Wahed Khakdan
photorealistic
Tehran's Seyhoun
3080
Wishlist icon

0/200