پیمایش در بازار هنرِ در حال تحول
پیمایش بازار هنر در حال تحول: از ارزشگذاریهای سنتی تا اختلالات دیجیتال
بازار هنر همواره تقاطعی منحصربهفرد میان خلاقیت، فرهنگ و تجارت بوده است؛ تحولی که از نظام حمایتگری به اکوسیستمی جهانی و سوداگرانه تکامل یافته است. در گذشته، هنرمندان متکی به حامیان مالی بودند و کارهایشان با اهداف فرهنگی یا مذهبی خلق می شد، فارغ از فضای سرمایهگذاری سفته بازی که امروز بخش عمدهی بازار هنر را تعریف میکند. بااینحال، بهمرورزمان، هنر از یک اثر صرفا فرهنگی به یک دارایی با ارزش مالی قابل توجه تبدیل شده است. این گذار از حمایتگری به تجارت نهادینه شده، که با نوآوریهای فناورانه تقویت شده، بازاری پیچیده و غالباغیرشفاف پدید آورده است. فرآیند ارزش گذاری در بازار هنر مشتمل بر عوامل ذهنی مانند شایستگی هنری و اعتبار است و همچنین عناصر عینی مانند سوابق حراجی و روندهای اقتصادی را در بر میگیرد. امروزه این بازار با ترکیبی از میراث تاریخی، پویاییهای اقتصادی، و فناوریهای دیجیتال جدید پیش میرود. همگام با تحول بازار، ابزارها و چارچوبهای ارزیابی و خرید هنر نیز متحول شدهاند. در این مقاله، عوامل موثر بر ارزشگذاری هنر را بررسی میکنیم، دگردیسی تاریخی بازار هنر را ردیابی مینماییم، و نقش فناوری در شکلدهی به آیندهی قیمتگذاری هنر را تحلیل خواهیم کرد. [1]

تصویر 1: خانههای حراج کریستیز و ساتبیز.
پویاییهای پیچیده ارزشگذاری هنر
قیمتگذاری کارهای هنری حاصل ترکیبی از عوامل ملموس و ناملموس است که بسیاری از آنها ریشه در سلیقه ذهنی خریداران و همچنین چشمانداز کلی اقتصادی دارند. ارزشگذاری هنر تعادلی ظریف میان اعتبار هنرمند، کمیابی کار، سابقهی مالکیت، و شرایط کلی بازار است. این عوامل بهگونهای ترکیب میشوند که قیمتگذاری هنر را همزمان بسیار سوداگرانه و نامطمئن جلوه میدهند. [۲] همانطور که «کلوئی وادینگتون»[۳]، شریک «گالری تیموتی تیلور»[۴] در لندن، توضیح میدهد: «هیچ عاملی نباید بهصورت مجزا یا مهمتر از دیگران در نظر گرفته شود. ارزشگذاری یک کار هنری ترکیبی از عوامل متعدد است: شناسایی نهادی، تقاضای بازار، مرحلهی حرفهای هنرمند، وضعیت اثر، اصالت، رسانه و ...» (آرتسی، بدون تاریخ) این رویکرد به ارزشگذاری، تعامل پیچیدهی عناصری را برجسته میسازد که به ارزش بازار یک اثر هنری کمک میکنند. [۵]
اعتبار هنرمند و مرحلهی حرفهای
یکی از تاثیرگذارترین عوامل در تعیین قیمت یک کار هنری، اعتبار هنرمند است. مرحلهی حرفهای، شناسایی نهادی، نمایشگاهها، و دستاوردهای شخصی هنرمند همگی ارزش بازار اثر را ارتقا میدهند. هنرمندهای نوپا ممکن است با قیمتهای پایین شروع کنند، اما با کسب شناخت از طریق نمایشگاههای انفرادی، بینالها، یا تحسین منتقدان، کارهایشان ارزشمندتر میشود. کار هنرمندهای سرشناس با ارتباط تاریخی یا فرهنگی قوی، اغلب به قیمتهای ممتاز فروخته میشوند، بهویژه اگر در نهادهای معتبر به نمایش گذاشته شده یا از طریق حراجهای مشهور فروخته شده باشند. (تصویر 1) [۶]
در بازار ثانویه، ارزشگذاری کار یک هنرمند تحتتاثیر نتیجهی حراجها قرار میگیرد که بهعنوان معیارهای عمومی قیمت عمل میکنند. حراجیها مانند «ساتبیز و کریستیز»[۷] این قیمتها را رصد میکنند و به خریداران و مجموعهداران درک ملموسی از ارزش مالی اثر ارائه میدهند. برای مجموعهداران و سرمایهگذاران، درک این معیارهای بازار کلیدی است. سابقهی حراجها، بهویژه برای «هنرمندهایی که به دلیل شهرت و تقاضای بالا»[۸]، اغلب بر قیمتگذاری کار کمتر شناخته شده در همان ژانر یا سبک تاثیر میگذارند. [۹]
نقش پیشینه (سابقهی مالکیت)
پیشینه، یا تاریخچهی مالکیت یک اثر هنری، عنصری حیاتی دیگر در تعیین ارزش آن است. پیشینه مستند میتواند اصالت اثر را تایید کند و اطمینان دهد که اثر جعلی یا دزدی نیست. کارهایی با پیشینه پر آتیه مانند آنهایی که قبلا متعلق به مجموعهداران مشهور، نمایشگاههای معتبر، یا بسترهای تاریخی بودهاند معمولا با قیمتهای بهمراتب بالاتری عرضه میشوند. [۱۰]
مفهوم پیشینه بهویژه در بازار ثانویه حیاتی است، جایی که کارها بارفروش شده اغلب دارای تاریخچهای تاییدشده هستند. برای مثال، تابلویی که زمانی متعلق به یک چهرهی مشهور بوده یا بخشی از مجموعهی موزهای برجسته بوده است، معمولا برچسب قیمتی بالاتری دارد. حراجیها مانند ساتبی اغلب بر اهمیت کارهای «تازهوارد به بازار»[۱۱] تاکید میکنند کارهایی که پیشازاین هرگز عرضه نشدهاند و بنابراین فاقد سابقهی پیشین در مزایده هستند. این کارها به دلیل کمیابی و پیشینه میتوانند منجر به جنگ قیمتی شوند و لایههای دیگری از جذابیت به آنها اضافه کنند. [۱۲]
عرضه، تقاضا و پویاییهای بازار
مانند هر طبقهی دارایی دیگر، قانون عرضه و تقاضا در بازار هنر نقشی محوری دارد. محدودیت عرضه، بهویژه در مورد هنرمندهایی که تعداد کمی اثر خلق میکنند، میتواند قیمت یک اثر خاص را بهشدت افزایش دهد. برای مثال، «بنکسی»[۱۳]، هنرمند شهری شناختهشدهی جهانی، به خلق کارهایی با نسخه محدود معروف است که اغلب منشایی در هنر خیابانی دارند. کارهای بنکسی در حراجها به قیمتهای رکورد شده دستیافتهاند که نشاندهندهی تقاضای بالا برای کارهای کمیاب و بااهمیت فرهنگی اوست. برای نمونه، نقاشی او با عنوان «پارلمان واگذارشده»[۱۴] در سال ۲۰۱۹ در ساتبیز به قیمت ۹.۹ میلیون پوند فروخته شد که فراتر از برآورد پیش از فروش بود. به طور مشابه، کار نمادین او «دختر با بادکنک» (تصویر ۲)[۱۵] زمانی سرخط خبرها شد که بلافاصله پس از فروش به قیمت ۱.۰۴ میلیون پوند، بخشی از کار خودبهخود نابود شد و بر جذابیت منحصربهفرد و ارزش کار محدود او تاکید کرد. از سوی دیگر، عرضهی بیش از حد کارها، بهویژه توسط هنرمندهای کمتر تثبیت شده یا تولید انبوه هنر در بازاری اشباع شده، میتواند قیمتها را کاهش دهد.[۱۶]

تصویر ۲: بنکسی، دختر با بادکنک، پل واترلو، ساوت بانک، لندن، ۲۰۰۲.
وضعیت اقتصاد جهانی نیز بر بازار هنر تاثیر میگذارد. هنر همواره بهعنوان ذخیره از ارزش بهویژه در دوران نااطمینانی اقتصادی دیده شده است. در زمان بحران مالی یا تورم، هنر مانند طلا یا املاک میتواند بهعنوان پوششی در برابر بیثباتی اقتصادی عمل کند. برای مثال، بحران مالی ۲۰۰۸ به کاهش کوتاهمدت قیمتهای هنر انجامید، اما بازار بهسرعت بهبود یافت، چرا که ثروتمندان هنر را سرمایهگذاری باثباتتری نسبت به بازارهای مالی پرنوسان میدیدند. [۱۷]
دگردیسی تاریخی بازار
درک تکامل بازار هنر برای فهم وضعیت کنونی آن ضروری است. از نظر تاریخی، هنرمندها در چارچوب نظام حمایتگری فعالیت میکردند و برای حمایت مالی به افراد یا نهادهای ثروتمند متکی بودند. از سفارشهای بزرگ هنرمندهای رنسانس مانند «میکلآنژ»[۱۸] تا نقاشیهای پرترهی قرن هجدهم، رابطهی هنرمند و حامی مبتنی بر منافع متقابل بود. هنرمندها کارهایی بااهمیت فرهنگی خلق میکردند، و حامیان اعتبار و پرستیژ به دست میآوردند. بااینحال، قرن بیستم شاهد دگردیسی بازار هنر به اکوسیستمی جهانی و سوداگرانه بود. این تغییر با ظهور حراجها، گالریها، و دلالهای هنری تسریع شد که شروع به شکلدهی به ارزش تجاری هنر کردند. تاسیس حراجیهای بزرگ مانند ساتبیز (۱۷۴۴) و کریستیز (۱۷۶۶) امکان معاملهی عمومی هنر را فراهم آورد که به بازار شفافیت و سطح جدیدی از سوداگری افزود. تا میانهی قرن بیستم، بازار به طور فزایندهای نهادینه شد، چرا که هنر بیشازپیش بهعنوان یکطبقهی دارایی تلقی میشد و خریداران نهتنها به دنبال ارزش زیباییشناختی، بلکه بازده مالی نیز بودند.[۱۹]
یکی از نقاط عطف این تغییر در دههی ۱۹۶۰ با ظهور «پاپ آرت»[۲۰] رخ داد. «اندی وارهل»[۲۱]، سلطان پاپ آرت، کارگاه هنری خود را مانند یک کسبوکار اداره میکرد، کارهایی الهامگرفته از محصولات تجاری محبوب زمانه خلق مینمود، و چاپهای «سیلک اسکرین»[۲۲] را مانند یک خط تولید روانهی بازار میکرد. وارهل استودیوی خود در نیویرک را کارخانه نامید و در آنجا از دستیارانی بهره میگرفت تا کارهای قابلفروش بیشتری با قیمتهای روزافزون تولید کنند. او با ادغام تولید انبوه و هنر والا، مفاهیم سنتی هنر را به چالش کشید. جملهی معروف وارهل: «موفقیت در کسبوکار جذابترین نوع هنر است. پول درآوردن هنر است و کارکردن هنر است و کسبوکار خوب بهترین هنر است.» (وارهل، ۱۹۷۵، ص. ۹۲) بر تجاریسازی هنر و پتانسیل آن بهعنوان سرمایهگذاری سودآور تاکید داشت. این موج جدید هنر، با ارتباطش با برندسازی و فرهنگ عامه، آغازگر هنر بهمثابه کالا بود. [۲۳]
دهههای ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰ این تحولی را که آغاز شده بود، سرعت بیشتری بخشیدند، با ظهور هنر بهعنوان یک وسیله سرمایهگذاری. «حراج اسکال»[۲۴] در سال ۱۹۷۳ که در آن دو تاجر تاکسی، «رابرت و اتل اسکال»[۲۵] مجموعهای از کارهای پاپ آرت را به مبلغ ۲.۲ میلیون دلار فروختند، پتانسیل وسیع بازار را نشان داد.( تصویر ۳) در دهه ۱۹۸۰، جمعآوردن هنر بهعنوان سرمایهگذاران مالی ظاهر شدند و افراد و موسسات به هنر بهعنوان یک کلاس دارایی جایگزین قابلقبول روی آوردند. [۲۶]

تصویر ۳: مجموعهداران اتل و رابرت اسکال با اندی وارهول، جورج سگال و جیمز رهنکوئیست، ۱۹۷۳.
اختلال دیجیتالی در بازار هنر
همگام با تحول بازار هنر، نقش فناوری نیز متحول شده است. امروزه پلتفرمهای دیجیتال شیوهی خریدوفروش هنر را بازتعریف میکنند و دسترسی و شفافیت را افزایش میدهند. پلتفرمهایی مانند «آرتسی، آرت نت و پدل۸» [۲۷] بازار هنر را دموکراتیکتر ساختهاند و به مجموعهداران امکان میدهند کارهایی از سراسر جهان را بدون ورود به گالری مرور کنند. حراجهای آنلاین محبوبیت فزایندهای یافتهاند، کریستیز و ساتبیز که پیشتاز فروش دیجیتالی کارها هستند. فناوری بلاکچین نیز روشهای جدیدی برای تضمین پیشینه و ایجاد شفافیت معرفی کرده است. برای مثال،«آرتری»[۲۸] از بلاکچین برای ردیابی تاریخ مالکیت کارهای هنری استفاده میکند و اطمینان میدهد که هر تراکنش قابلتایید و تغییرناپذیر است. این فناوری یکی از مسائل دیرینهی بازار هنر کمبود شفافیت را هدف قرار میدهد. با استفاده از بلاکچین، خریداران میتوانند مطمئن باشند که پیشینه اثر معتبر است و اثر موضوع هیچ مناقشهی قانونی نیست.[۲۹]
یکی دیگر از تحولات عمده در بازار هنر ظهور توکنهای غیرقابلتعویض «ان اف تی» [۳۰] بوده است. در سال ۲۰۲۱، اثر هنری «دیجیتال بیپل»[۳۱] به نام «هر روز اولین ۵۰۰۰ روز»[۳۲] در حراجی کریستیز به مبلغ چشمگیر ۶۹ میلیون دلار فروخته شد که این اولینبار بود که یک حراج بزرگ، یک اثر کاملا دیجیتال را به فروش میرساند. توکنهای غیرقابلتعویض که از فناوری بلاکچین برای تایید و اعتبارسنجی مالکیت کارها دیجیتال استفاده میکنند، راهی کاملا جدید برای خرید، فروش و جمعآوری هنر ارائه کردهاند. بااینحال، ظهور ان اف تی ها بحثهایی را در مورد تاثیرات زیستمحیطی فناوری بلاکچین به وجود آورده است، بهطوریکه منتقدان اشاره میکنند که تولید ان اف تی ها انرژی زیادی مصرف میکند. افزایش اهمیت هنر دیجیتال و ان اف تی ها سوالاتی را در مورد آینده هنرهای سنتی مطرح میکند. درحالیکه ان اف تی ها و پلتفرمهای دیجیتال دسترسی به بازار را دموکراتیزه میکنند، اما چالشهای جدیدی در زمینه پایداری، ملاحظات اخلاقی و نوسانات بازار ایجاد میکنند. آینده بازار هنر احتمالا ترکیبی از نهادهای سنتی و فناوریهای نوآورانه خواهد بود که هر دو بخش به طور همزمان در کنار هم به خلق فرصتهای جدید برای هنرمندان، مجموعهداران و سرمایهگذاران میپردازند. [۳۳]
 آیندهی بازار هنر: دموکراتیکسازی در مقابل انحصار
یکی از بحثهای جاری در بازار هنر امروز، تنش میان دموکراتیکسازی و انحصار است. پلتفرمهای دیجیتال بیچونوچرا دسترسی را گسترش دادهاند و به مجموعهداران جدید امکان تعامل با کارهای هنرمندهای نوظهور و بازارهای جهانی را میدهند. پلتفرمهای رسانههای اجتماعی مانند اینستاگرام دیدهشدن هنرمندها را افزایش دادهاند که ممکن بود در غیر این صورت ناشناخته بمانند. بااینحال، علیرغم این پیشرفتها، بازار هنر همچنان بهشدت در دستان معدودی متمرکز است. بر اساس گزارش «یو بی اس و آرت بازل»[۳۴]، ۸۵٪ از درآمد حراجها توسط ۱٪ برتر هنرمندان ایجاد میشود، و مجموعهداران ثروتمند بر بازار سطح بالا تسلط دارند. [۳۵]
این تمرکز ثروت پرسشهایی حیاتی دربارهی دسترسی وبرابری در دنیای هنر برمیانگیزد. هرچند پلتفرمهای دیجیتال درهایی به روی مجموعهداران جوانتر و کم ثروت تر گشودهاند، کارهای باارزش بالا برای اکثریت عملا غیرقابلدسترس باقیماندهاند. برداشت فزاینده از هنر بهعنوان دارایی مالی، بهجای جستوجویی فرهنگی یا خلاقانه، این نابرابریها را تعمیق بخشیده است. با تحول بازار هنر، این بازار تحتتاثیر تعامل سنت و نوآوری شکل خواهد گرفت. جهتگیری بازار بهسوی فراگیری بیشتر یا تثبیت انحصارش به چگونگی پویش هنرمندان، مجموعهداران، و نهادها در این نیروها بستگی خواهد داشت. دنیای هنر در تقاطع راهها ایستاده است، و مسیر آن در نهایت بازتابی از ارزشها و اولویتهای شکلدهندگانش خواهد بود.[ ۳۶]
مقاله از ملیحه نوروزی / پژوهشگر مستقل هنر
      
    
منابع:
1. ArtRow. n.d. نحوه قیمتگذاری و ارزشگذاری در بازار هنر. [تاریخ دسترسی: ۱۵ اکتبر ۲۰۲۳].
- همان. 
- Chloe Waddington (۱۹۹۰ ایالات متحده) 
- گالری تیموتی تیلور Timothy Taylor Gallery 
5. Artsy. n.d. چه چیزی قیمت یک اثر هنری را تعیین میکند؟ [تاریخ دسترسی: ۱۰ اکتبر ۲۰۲۳].
- MyArtBroker. n.d. تاریخچه مختصر بازار هنر. [تاریخ دسترسی: اواسط اکتبر ۲۰۲۳]. 
- ساتبیز و کریستیز Sotheby and Christie 
- بلو چیپ (Blue-chip) 
9. ArtRow. n.d. نحوه قیمتگذاری و ارزشگذاری در بازار هنر. [تاریخ دسترسی: ۱۵ اکتبر ۲۰۲۳].
10. Artsy. n.d. چه چیزی قیمت یک اثر هنری را تعیین میکند؟ [تاریخ دسترسی: ۱۰ اکتبر ۲۰۲۳].
- Fresh-to-market (تازه به بازار) 
- MyArtBroker. n.d. تاریخچه مختصر بازار هنر. [تاریخ دسترسی: اواسط اکتبر ۲۰۲۳]. 
- بنکسی (Banksy) 
- Devolved Parliament (پارلمان واگذارشده) 
- Girl with Balloon (دختری با بادکنک) 
- MyArtBroker. n.d. تاریخچه مختصر بازار هنر. [تاریخ دسترسی: اواسط اکتبر ۲۰۲۳]. 
17. ArtRow. n.d. نحوه قیمتگذاری و ارزشگذاری در بازار هنر. [تاریخ دسترسی: ۱۵ اکتبر ۲۰۲۳].
- میکلانژ (Michelangelo) (۱۴۷۵ ایتالیا - ۱۵۶۴ ایتالیا) 
- MyArtBroker. n.d. تاریخچه مختصر بازار هنر. [تاریخ دسترسی: اواسط اکتبر ۲۰۲۳]. 
- پاپ آرت (Pop Art) 
- اندی وارهل (Andy Warhol) (۱۹۲۸ ایالات متحده - ۱۹۸۷ ایالات متحده) 
- چاپ سیلک (screen prints) 
- وارهل، اندی. ۱۹۷۵. فلسفه اندی وارهول (از الف تا ب و دوباره برگشت). نیویرک: هارکورت، صص. ۸۷–۹۵. 
- حراج اسکول (The Scull Auction) 
- رابرت اسکول (Robert Scull) (۱۹۱۵ ایالات متحده - ۱۹۸۶ ایالات متحده) و اتل اسکول (Ethel Scull) (۱۹۲۱ ایالات متحده - ۲۰۰۱ ایالات متحده) 
- MyArtBroker. n.d. تاریخچه مختصر بازار هنر. [تاریخ دسترسی: اواسط اکتبر ۲۰۲۳]. 
- آرتسی، آرتنت و پدل۸ (Artsy, Artnet, and Paddle8) 
- آرتوری (Artory) 
- MyArtBroker. n.d. تاریخچه مختصر بازار هنر. [تاریخ دسترسی: اواسط اکتبر ۲۰۲۳]. 
- NFT 
- بیپل (Beeple) 
- Everydays: The First 5000 Days (هر روز: ۵۰۰۰ روز اول) 
- MyArtBroker. n.d. تاریخچه مختصر بازار هنر. [تاریخ دسترسی: اواسط اکتبر ۲۰۲۳]. 
- آرت بازل و یوبیاس (Art Basel & UBS) 
- مکاندرو، سی. ۲۰۲۰. بازار هنر ۲۰۲۰. گزارش آرت بازل و یوبیاس. [تاریخ دسترسی: ۱۵ اکتبر ۲۰۲۳]. 
- MyArtBroker. n.d. تاریخچه مختصر بازار هنر. [تاریخ دسترسی: اواسط اکتبر ۲۰۲۳]. 
منابع تصاویر و تصویر روی جلد:
- خانه های حراج کریستیز و ساتبیز (تاریخ دسترسی: ۱۸ مارس ۲۰۲۵). 
- بنکسی (۲۰۰۲) دختری با بادکنک [گرافیتی]. (تاریخ دسترسی: ۱۸ مارس ۲۰۲۵). 
- وارهل، آ. (۱۹۷۳) مائو [چاپ سیلک روی کاغذ]. (تاریخ دسترسی: ۲۰ جولای ۲۰۲۴). 



